پنجشنبه

مناظره کاندیداهای شهرداری نیویورک بر سر رسم «خون مکیدن» یهودیان از شومبول پسران ختنه شده



به گزارش هافینگتون پست کاندیداهای مقام شهردار شهر نیویورک دیروز در جلسه مناظره به  بحث در مورد رسم مکیدن خون از آلت تناسلی ختنه شده پسران که از رسوم کهنه یهودی میباشد، و  لزوم یا عدم لزوم صدور اجازه نامه خاص برای اجرای آن پرداختند.  

طبق این رسم که به نام «مزیزابپه» شناخته میشود دلاک، که معمولا یک خاخام میباشد، پس از ختنه کردن پسران جوان خونی را که از «شومبول» ایشان جاری است میمکد تا زخم شومبول را تبرک و «تمیز» کند.  اما این رسم گاهی منجر به مشکلات بهداشتی برای کودکان میگردد، از جمله ورود ویروسهایی از دهان دلاک به بدن کودک از طریق زخم، از قبیل ویروس هرپس و دیگر میکروب ها.  

عمل به این رسم در حال حاضر نیازمند به دریافت برگه اجازه نامه از طرف شهرداری نیویورک است که در آن والدین مسئولیت هرگونه مشکلات بهداشتی ناشی از مکیده شدن شومبول پسرشان توسط دلاک را شخصا بر عهده میگیرند، اما برخی از خانواده های یهودی به این محدودیت اعتراض دارند و معتقدند انجام این رسم دینی شان بایستی آزاد و بدون محدودیت باشد.

ویدئوی بحث فوق و نظرات کاندیدا ها را میتوانید اینجا ببینید

چهارشنبه

با چند تا کلک ساده بالاترین را تبدیل کرده اند به بیلبورد تبلیغات انتخابات! ملت، خوابیم یا بیدار؟



باید به طراحان پروپاگاندای جمهوری اسلامی این موفقیت حیرت انگیزشان را تبریک گفت!  روانشناسی جمعی را به نحو احسن استفاده کرده اند تا جایی که بالاترین را که از روز اول وجودش محوری برای مبارزه دموکراتیک با جمهوری اسلامی بوده است تبدیل کرده اند به شنبه بازاری شلوغ برای انواع و اقسام تبلیغات برای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، و از آن مهمتر، برای خود روند انتخابات دوره یازدهم.  

واقعا خوابیم یا بیدار؟  اینقدر این وضعیت در ذهن من یکی غریب و غیر واقعی به نظر میرسه که احساس میکنم در مرز خواب و بیداری هستیم.  شاید هم این احساس همه مان باشد؟  در هر حال خیلی عجیب و غریب است.  به این فکر بکنید که از سه چهار سال پیش که آن بلاها را بر سرمان آوردند تا حدود  یکی دو ماه پیش تقریبا بر همه ما روشن و واضح بود که این حکومت با این وضعیت و رفتارهایی که با ما مردم انجام داده است به هیچوجه صلاحیت اداره کشور و بخصوص صلاحیت به راه انداختن یک «انتخابات»‌ دیگر را ندارد، و مگر اینکه چیزی شدیدا عوض بشود، مثلا موسوی و کروبی آزاد بشوند، به هیچ وجه شرکت در یک انتخابات دیگر و رای انداختن به صندوق های رای معنی و مفهومی ندارد.

حالا بیائید با هم از جزئیات یکی دو ماه گذشته بگذریم و مستقیم به امروز برسیم، و شما به من بگوئید چه چیزی عوض شده که امروز همه ما را وارد کرده اند در این حکایت «شور و شر» انتخابات و یارگیری و طرف گیری از این یا آن نامزد انتخاباتی؟  واقعا چه چیزی مگر عوض شده که امروز اینطور بالاترین لبریز شده از لینکهای مربوط به انتخابات و تبلیغ روحانی و جلیلی و عارف و یا حمله به این یا آن کاندیدا در دفاع از این یا آن کاندیدای دیگر؟   اصلا متوجه هستیم چه داریم میکنیم؟  

ماهیگیر ها یک روش مشهوری برای گرفتن ماهی تن دارند که شاید بدنباشد به دوستان یادآوری شود، چرا که شباهتش به این وضعی که این روزها در فضای مجازی به وجود آورده اند بسیار زیاد است.  آن روش این است که جایی در وسط دریا یک دسته ماهی تن را پیدا میکنند بعد شروع میکنند به ریختن مقدار زیادی ماهی ساردین یا طعمه های دیگر درست میان جمع آنها.  ماهی های تن که طعمه ها را میبینند به سرعت هیجان زده میشوند و شور و حال غریبی بینشان پیدا میشود که به «feeding frenzy» یا شور تغذیه مشهور است.  این عکسی که بالا میبینید از یکی از همین صحنه هاست.  اما نکته اینجاست که وقتی این شور و حال پیدا میشود دیگر ماهی های بیچاره که به قول معروف «جو زده» شده اند برایشان تشخیص اینکه  کدام طعمه غذاست و کدامش دام و قلاب است غیر ممکن میشود، و بقیه داستان را خودتان میتوانید حدس بزنید که عیش ماهیگیران است و عزای ماهی های بیچاره. جالب تر اینکه وقتی هیجان زدگی ماهی ها شروع میشود دیگر حتی نیازی به ریختن ساردین و طعمه واقعی هم نیست، بلکه همان طعمه های دروغین هم کار را تمام میکنند.  به این فکر کنید مثلا که وقتی با ورود هاشمی و مشایی ملت هیجان زده شدند، حتی بعد از اینکه این دو نفر رد صلاحیت شدند باز آن هیجان باقی ماند و ملت کاندیداهای دیگری مثل عارف و روحانی را تبدیل کردند به «محمل» برای ادامه حس هیجان خودشان...

بگذریم، به قول معروف در خانه اگر کس است یک حرف بس است، و من هم علاقه ای به روده درازی ندارم و همینجا تموم میکنم حرفم را.  اما فقط بگذارید یک نمونه براتون بگم تا متوجه بشید وضع چقدر خرابه:  جریان کاندیداتوری «روحانی» رو در نظر بگیرید.  پریروز رفته یک مصاحبه تلویزیونی کرده، توی مصاحبه اش به گوینده حمله کرده که تو بی سوادی و خبر نداری که مثلا در گفتگوهای تهران چه اتفاقی افتاده و برنامه اتمی چه موقعی از چه مرحله ای گذشته و از این قبیل.  بر اثر همون مصاحبه توی همین یکی دو روز یک عالمه متن و لینک فقط در بالاترین داده شده که آخ، ملت هیجان زده شده اند و شور و شوق انتخابات با این مصاحبه روحانی زنده شده!  فکرش را بکنید!  اصلا از همه مشکلات راجع به این انتخابات و تاریخ سه چهار ساله گذشته هم که بگذریم، ببینید «زنده کردن شور و شوق» توسط چه چیزی انجام شده: توسط بحث روحانی در مورد رفتار غیر قانونی جمهوری اسلامی، و دفاع «جانانه اش» از موفقیت جمهوری اسلامی در مقابل جامعه جهانی (که مثلا ما دوره خاتمی اینقدر سانتریفیوژ ساخته بودیم ، کیک زرد درست کرده بودیم این کرده بودیم اون کرده بودیم)!  یعنی دفاع از همان رفتاری که نه تنها جامعه جهانی بلکه ما ملت هم داریم زار میزنیم و میگوئیم باید متوقف شود، یعنی دنبال گیری سلاح هسته ای توسط رژیم، که در واقع نقطه و دلیل مرکزی بدبخت شدن ملت و مملکت ما در جهان بوده است و دارد کشور را به ورشکستگی و سقوط اقتصادی و حتی جنگ میرساند. اونوقت ملت ما با این بحث ایشان سر شوق و ذوق آمده که برود در انتخابات شرکت کند و مثلا به روحانی رای بدهد؟

آی ملت، خوابیم یا بیدار؟!


جمعه

پیش گویی حیرت انگیز قرآن: به زودی مسئولان جمهوری اسلامی شروع به خوردن اعضای بدن همدیگر خواهند کرد




قرآن نشانه ها و شواهد علمی و غیبی فراوانی دارد و هر هفته هم به این شواهد اضافه میشود.  اما یک پیش گویی در قرآن هست که هیچکس تا کنون توجه نکرده بوده، و به همین دلیل ذکرش برای مردم عزیزمان بسیار حایز اهمیت است.

و اما آن پیش بینی حیرت انگیز قرآن از این قرار است که خداوند متعال چنین مقدر کرده که در کمتر از یک سال آینده  مسئولان عمده و شناخته شده ای که در حال حاضر جمهوری  اسلامی ایران را سازمان میدهند  «به مانند ماران و موران» به جان همدیگر خواهند افتاد و  به زنده زنده بلعیدن یکدیگر توسل خواهند جست!

شاید از همه جالب تر این باشد که این پیش گویی در آیه نود و دوم سوره «الرعد» ذکر گردیده، و کمی دقت نشان میدهد که سوره رعد سیزدهمین سوره قرآن میباشد، که به این ترتیب پیش بینی مذکور در آیه نود و دوم از سوره سیزدهم، یا به عبارت دیگر مرادف با عدد ۱۳-۹۲، خواهد بود، که واضح است اشاره  به سال ۱۳۹۲ دارد.  

اما باید پرسید مگر در این سوره مذکور چه آمده که به چنین وضوحی  وضعیت مشوش جمهوری اسلامی را پیش گویی کرده است؟   پس اجازه بدهید آن سوره را برایتان ذکر کنم تا پاسخ سئوال را خود دریابید.  اصل عربی سوره به این شرح است: 

أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ مُحمد صُدُورَهُمْ لِيَسْتَخْفُواْ مِنْهُ أَلا حِينَ يَسْتَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ و إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّفیهَا فقیه اسمه ولی وَمُسْتَوْدَعَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ  كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ، وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ،  تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالأَعْمَى وَالأَصَمِّ وَالْبَصِيرِ وَالسَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلاً أَفَلاَ تَذَكَّرُونَ.  وَمَا مِن دَآبَّةٍ فِي الأَرْضِ و إِلاَّ عَلَى اللّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّفیهَا فقیه اسمه ولی وَمُسْتَوْدَعَهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ  كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ، وَلَئِنْ أَذَقْنَا الإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ،  تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلاَ يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلاَ شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

اما اینها که همه عربی بود، باید پرسید ترجمه و معنی این آیه چیست؟  پس اجازه بدهید تا معنی فارسی را برای شما ذکر کنم که به شرح زیر میباشد:

  پس ای محمد نیک بنگر که پروردگارت با تو چه میگوید، که همانگونه که آباء اولین تو ذکر کرده اند نام «دابه فی الارض» در دفترهای خدای تو یکسان شده با نام فقیهی به نام ولی که در سالی نه چندان دور از قیامت بر ملت عجم حکم فرمایی خواهد کرد.  و مردمان از تو خواهند پرسید یا رسول الله حکم خدای تو بر ولی چگونه است.  پس به آنان بگو که به راستی خداوند یکتاست و شریکی نیست او را، و آنچه بر ولی و قبیله او مقدور گردیده همانا آیه عبرتی خواهد بود برای گذشتگانشان، تا آن روزی که  دوستان ولی را بر یکدیگر بگماریم تا در پیش باز انتخابی منتخب به سان ماران و موران یکدیگر را از دُمگاه به دندان نیش برکشند و به خوردن بیاغازند.  پس ولی بر آنها خواهد آشوبید که شما را چه میشود چگونه است که رغبت به خوردن دست و پای برادران خود آورده اید.  اما به آنان مژده بده ای محمد که کودکان ولی به او خواهند گفت که همانا بصیرت نداشتی و آن روز به مانند فرعون برادر ما را به نام احمد همچون موسی در دامان خود پروریدی، پس باش تا امروز احمد بر نژاد و بنیادت بتازد و طومار تو و خاندانت را در هم خواهد پیچید.  پس ای رسول ما به مردمان بگو که چون آن روز از راه رسد و فرزندان و برادران ولی را ببینید که به خوردن اعضای یک دیگر رغبت آورده باشند، آنگاه آن گروه از شما که به الله و رسولش ایمان آورده اند، بر آنان است که به تهییج فرزندان ولی بپردازند و آنها را به خوردن یکدیگر راغب و راغب تر گردانند، و الله را سجده شکر به جای آورند، که خدای تو ارغب الراغبین است.

 

سه‌شنبه

مصباح یزدی: «آن نوری که دیروز در احمدی نژاد دیده بودیم امروز در چهره مشایی میدرخشد»



 
آیت الله مصباح یزدی امروز در دیدار با طلاب قم طی سخنان غیر منتظره ای «اسفندیار رحیم مشایی» را «فرزند خلف» و وارث «همان اصلحیتی که دیروز در احمدی نژاد دیده بود» لقب داد.

مصباح یزدی که چهار سال پیش نیز با صراحت از اصلح بودن احمدی نژاد به عنوان کاندیدای برتر انتخابات خبر داده بود، در ادامه سخنان خود با طلاب قم گفت، «فکر می‌کنید در این جمع‌هایی که الان در این کشور، زیر این آسمان تشکیل شده و برای مسائل انتخابات فکر و تلاش می‌کنند، اگر امام زمان (عج) بخواهد نظر لطفی بفرماید، به کدام مجموعه نگاه می‌کند؟»  وی سپس با تاکید بر اینکه«آن نوری که دیروز در  احمدی نژاد دیده بودیم امروز در چهره  مشایی میدرخشد» اضافه کرد، «خدای متعال را شاکریم که زمینه انتخاب چنین شخصیتی برای این دوره خاص از انقلاب را فراهم کرده است، و  آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب، مشحون به کرامات و معجزات بود و از این رو توفیق شکر این نعمت را از خداوند خواستاریم.»

ن/ق 
ردیف: طنز

یکشنبه

آغای «بی بصیرت» آنقدر بد بازی کرده که هنوز انتخابات شروع نشده در خانه خودش «کیش» شد


آغای  بی بصیرت ایندفعه دیگه خودش را در بد هچلی انداخته، به نحوی که هنوز حتی انتخابات شروع هم نشده او به وضوح در حالت «کیش» قرار گرفته.

این انتخابات تنها دو تا چهره با اهمیت دارد که قادرند رای های ملت را بگیرند: مشایی و هاشمی، و هردوتاشان  دشمن خامنه ای هستند، و این یعنی الان خامنه ای خودش را در مقابل دو تا جام زهر مبینه، و تنها انتخابی که براش وجود داره  اینه که کدوم یکیش  رو سربکشه.

 اگر شورای نگهبان به مشایی اجازه کاندیداتوری بدهد که بالاخره یکی از این دو نفر  مقابل آغا خواهد ایستاد، و اگر ندهد، آنوقت هاشمی مستقیما به ریاست خواهد رسید و بالاخره فرصت این را پیدا خواهد کرد که نیش خودش را مستقیم به خامنه ای بزند و بخصوص انتقام این چهار ساله گذشته را از او بگیرد.

البته خوش خیال نباشیم، اینها هیچکدامشون دلشون به حال من و شما نسوخته، و هیچکدومشون دنبال یک ایران آزاد و آباد نیستن، اما هردوشون دشمن خامنه ای هستن، وهردوشون با ولایت فقیه مخالف. این یعنی به قدرت رسیدن هر کدومشون  به معنی شکست و ضربه سنگین به خامنه ای و نهایتا «مات» شدن ولی فقیه خواهد بود.